. حقوق ﺑﺪﻭﻥ ﻋﺸﻖ و احساسات ﺷﺴﺖ ﻣﺧﻮﺭﺩ، ﺑﻪﺩﻟﻞ ﺍﻦ ﻣﺤﺪﻭﺩﺖ ﻪ : ﺑﺪﻭﻥ ﻋﺸﻖ، ﺭﻧﺞ ﺩﺮﺍﻥ تاﺛﺮ ﺑﺮ ﻣﺎ ﻧﺪﺍﺭﺩ . ﺑﺨﺸ ﺍﺯ ﺷﺴﺖ حقوق به این دلیل ﺍﺳﺖ ﻪ ﻗﺮﺑﺎﻧﺎﻥ شرایط ﺭﺍ ﺑﻪﺍﻧﺪﺍﺯه ﺎﻓ ﺷﺒﻪ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﻧﻤﺩﺍﻧﻢ . ﺗﺠﺮبه انسان بودن ﺿﺮﻭﺭ ﺍﺳﺖ . ﺑﺪﻭﻥ توجه به منشا ﻣﺠﺎﺯﺍﺕﺮﺩﻥ ، ﺍﺳﺘﺜﻤﺎﺭﺮﺩﻥ واقعیت ﻭ ﻣﺤﺮﻭﻣﺖ ﺍﺯ وسعت دید ﻣﺜﺎﻝﻫﺎ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻧﻮﻉ ﺷﺴﺖ ﺑﺮﺍ ﻋﺸﻖ ﺑﻪ انسان و حقوق است ﻪ ﺎﻫ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺩﺎﺭ ﻣﺷﻮﻢ . ازیاد نبریم که ﺗﻌﻬﺪﺍﺕ ﻧﻈﺮ ﻣﺎ ﺑﺴﺎﺭ ﺑﺧﺎﺻﺖﺗﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻪ کرامت انسانی ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻨﻨﺪ .
انسان دادگرا، در پی معشوق یکسره عنان به دست دل نمی سپارد؛
می کوشد خواهش وجدان را در قالبی معقول بریزد و روش کار خود را قانونمند سازد.
احساس عدالت، شاهین فکر را به سوی خود می کشد و هدف را تعیین می کند.
حقوقدان باید آنچه را به اشراق دریافته با منطق مرسوم حقوقی اثبات کند و به قانونگذار نسبت دهد.
دکتر ناصر کاتوزیان
درباره این سایت